انتقال فناوری
با توجه به سرعت روزافزون پیشرفت علم و فناوری، ایجاد و خلق فناوری تنها از راه تحقیقوتوسعه امکانپذیر و اقتصادی نمیباشد و انتقال فناوری به یکی از اصول لاینفک توسعه فناورانه کشورها مبدل گشته است. به عبارت دیگر، کشورهای در حال توسعه، توسعه درونزای فناوری و فعالیتهای تحقیقوتوسعه را در خلال فرآیند انتقال فناوری و در جهت جذب، کاربرد و توسعه فناوری انتقال داده شده انجام میدهند.. انتقال فناوری زمانی با موفقیت انجام شده است که تسلط بر فناوری حاصل شده باشد. تسلط بر فناوری بدون توانمند شدن در جذب تمامی جوانب آن و پس از جذب، بدون توانمند شدن در زمینه سازگارسازی و بومیسازی آن امکانپذیر نیست و بدون تسلط بر فناوری، توانایی بازتولید و ایجاد نوآوری در آن و خلق فناوری جدید، قابل دستیابی نخواهد بود.
در سه دهه اخیر در بخش صنعت کشورمان دهها میلیارد دلار صرف خریداری فناوری نوین کرده است ولی در بسیاری از موارد به دلیل اینکه هستههای تصمیمگیر شامل کارشناسان و خبرگان ورزیده نبودهاند، درعمل فقط ماشین آلاتی جدید خریداری شده است که ظرف چند سال بعد آنها هم به تدریج کهنه و فرسوده شدهاند و مشاهده میشود که هیچ تلاشی برای تجهیز و ساماندهی موسسههاو سازمانهایی که به ارتقای سطح فناوری ملی کمک کرده باشند صورت داده نشده است. حتی در مواردی آنقدر شتاب به خرج داده شده است که بدون هماهنگیهای مورد نیاز و مشخص کردن یک متولی معین برای خرید و انتقال فناوری، چند هئیت مختلف به سوی کشورهای دارنده فناوری اعزام شده و کشور همچنان در جایگاه واردکننده ماشینآلات در بسیاری از صنایع نگه داشته شده است. در صورتی که کشورهایی از قبیل کرهجنوبی و چین توانستهاند، از این مرحله گذرکرده و صنایع خود را به رشد قابل توجهی برسانند و هماکنون در برخی صنایع نقش پیشرو را ایفا نمایند و بازار بسیاری از کشورها را تسخیر کنند. صنعت خودرو کره گواه عینی این مطلب است. گویی زمان آن فرارسیده است که در سیاستهای کشور در قبال انتقال فناوری تجدیدنظر گردد و تدابیری اساسی برای توسعه فناورانه کشور اندیشیده شود. موانع بسیاری برای انتقال فناوری موفق وجود دارد. با مطالعه ادبیات موجود در زمینه انتقال فناوری و با توجه به بررسیهای انجام شده میتوان عمدهترین موانع انتقال اثربخش فناوری را به شرح زیر عنوان کرد:
• عدم تنظیم قرادادهای متناسب با نیازها و الزامات صنعتی کشور
• عدم بهرهگیری صنایع کشور از تجربیات مراکز تحقیقاتی (عدم ارتباط مطلوب صنعت و دانشگاه)
• عدم توجه به انطباق فناوری با شرایط کشور یا بنگاه اقتصادی
• عدم توجه کافی به فرآیند تحقیقوتوسعه در فرآیند انتقال فناوری
• مشخص نبودن سیاستهای کشور در انتقال فناوری
• عدم تدوین مدلی مشخص و مطابق با نیازهای کشور و بنگاه در انتقال موثر فناوری
• کمبود سرمایه و اعتبارات مالی
• عدم بررسی نقش آموزشهای فنی و حرفهای در فرآیند انتقال فناوری
• عدم حمایتهای مالی از فرآیند موفق انتقال فناوری
• کمبود چارچوبی قانونی برای حقوق مالکیت فکری • عدم اطلاع کافی نسبت به نیاز بازار